توسعه صادرات در ایران چه روندی را را طی کرده و تا چه حد در مسیر درست حرکت کرده است؟
ما باید ابتدا صادرات را به دوره قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تفکیک کنیم. بعد از انقلاب صادرات از ایران دستخوش تحولاتی شد. اول اینکه بعد از انقلاب واژه ای بنام تحریم در برابر صادرات قرار گرفت. و همچنین تنوع درکالاها بدلیل الزامی که برای گذر از اقتصاد نفتی و مقابله با تحریم ها و روشنگری برخی از مسئولین اتفاق افتاد بود شکل گرفت. این دو مقوله تحریم در مقابل صادرات و تنوع بخشی به سبد محصولات صادراتی عملا مسیری را برای کشور ایجاد کرد که می توانیم بگویم، تحول قابل توجهی از آن زمان به بعد اتفاق افتاده است.
اما فراز و فرودهای صادرات به علت تغییر سیاست های دولت هایی که بر روی کار می آمدند و اولویت های آنها در ارتباط با صادرات متفاوت می شد. هر چند همگی شعار اهمیت صادرات و توسعه صادرات را می دادند اما متاسفانه بخش عمده ای از این دولت ها به صادرات به چشم یک نیاز نگاه نمی کردند و به چشم یک انتخاب نگاه می کردند. همین نگاه ها باعث شد که امروز وابستگی اقتصاد ما به نفت همچنان پابرجاست، هرچند درصد وابستگی کم شده ولی همچنان هست. ذر حالیکه می توانست با سرعت بسیار بیشتری کاهش پیدا کند.
آیا فعالیت های صادراتی را منفک از فعالیت های تولیدی و صنعتی موفق تر می دانید و یا برای شرکت ها ی تولیدی حضور مستقیم در بازار صادراتی را پیشنهاد می کنید؟
اجازه بدهید ابتدا من به یک نکته ای اشاره بکنم. این نکته قطعا پاسخگوی هر دو موضوع مطرح شده در این سوال خواهد بود. شما هیچ کشور جهان اولی و پیشرفته را در دنیا پیدا نمی کنید که کشور صادرات محوری نباشد و کشور موفقی در حوزه صادرات نبوده باشد. هر کدام استراتژی های متنوع و متعدد دارند ولی در یک سیاست مشترکند و آن هم چیزی جز سیاست صادراتی نیست. کشوری می تواند پیشرفت بکند که صادرات آن کشور پیشرفت کرده باشد. این یک اصل خطا ناپذیر است و به هیچوجه نمی تواند شائبه ای بر آن وارد بشود. به عنوان مثال آمریکا IT و فن آوری های دیگر را صادر می کند و روسیه جنگ افزار وسلاح و انرژی هسته ای صادر می کند کره جنوبی فنآوری های الکترونیکی و خودرو و ژاپن دانش فنی و انرژی های نو و قس الهذا. حتی کشور سوئیس امنیت را صادر می کند و به سبب این امنیت است که بهشتی برای سرمایه گذاران ارز و طلا در دنیا شده است.
بنابراین کشوری که صادرات نداشته باشد. قطعا کشور پیشرفته ای نخواهد بود. در دنیا هیچ کشوری را نمی توان در باشگاه کشورهای ثروتمند وپیشرفته دید در حالی که صادرکننده موفقی نباشد. این موضوع نکته بسیار مهم و کلیدی است و بدین معناست که امروزه صادرات برای کشور ما و بنگاه تولیدی ما، انتخاب و اختیار نیست. بلکه اجبار است. به این معنا که اگر بنگاه تولیدی ما محصولی تولید می کند و استراتژی یا برنامه ای برای ورود به بازار خارجی نداشته باشد و در طرح اولیه برای مجوز تاسیس و یا طرح توجیهی تسهیلات بانکی بازارهای خارجی را نادیده گرفته باشد قطع به یقین این واحد اقتصادی محکوم به شکست است.
آیا بازار صادراتی ایران را محدود به بازار سنتی کشورهای همسایه می دانید یا فرا تر از بازار همسایه امکان گسترش و حضور جدی برای محصولات ایران قایل اید؟
اکنون تنوع خوبی در سبد محصولات صادراتی ایران ایجاد شده و بحمدالله هر روز بر حجم این سبد افزوده می شود و کالا های دانش بنیان و فناورانه نیز جایگاه خوبی در سبد محصولات صادراتی کشور پیدا کرده اند. قطعا و یقینا ما نباید صرفا نگاه به بازارهای همسایه داشته باشیم. ما در تقسیم بندی بازارها بازارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را باید مد نظر قرار بدهیم. در بازارهای کوتاه مدت بدلیل آسیب های تحریم و شرایط سخت لجستیکی و حمل و نقل و نقل و انتقال مالی و اسناد ورود به بازارهای همسایه در اولویت است. کشورایران از نظر تعداد همسایه در دنیا رتبه دوم را دارد و ۱۵ کشور به عنوان همسایه و هم مرز در کنار کشور ما قرار دارند. و در منطقه ما ۷ کشور دیگر تاجیکستان، قرقیز ستان، اردن، یمن، لبنان و سوریه نیز هر چند با ما هم مرز نیستند ولی در حوزه اقتدار و ارتباط همسایگی ما قرار می گیرند و در نتیجه مجموعه ۲۲ کشور با ظرفیت های بالا فرصت بی نظیری را در اختیار تولیدکنندگان ایرانی قرار می دهند. این کشورها در مجموع بیش از ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ میلیارد دلار در سال واردات دارند. این عدد، رقم بسیار بالایی است و در برابر صادرات نفتی و غیر نفتی ما که اکنون حدود ۴۰ میلیارد دلار و در ایده آل ترین حالت به ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار می رسد قاعدتا می تواند برای بازارهای کوتاه مدت ما بسیار موثر و یاریگر باشد. ولی ما می توانیم برای بازارهای بلند مدت یک فضای مناسب تری را هم مد نظر داشته باشیم.