شرکت معدنی و صنعتی گل گهر با تدوین چشم انداز ۱۴۱۰ اهتمام آن را دارد نقش بیش از پیش موثری را در توسعه متوازن و پایدار گروه گلگهر فراهم آورد با این باور که هم تراز با توسعه سرمایه گذاریها کلانِ گل گهر در حوزه های معدنی و صنعتی کشور، توسعه زیرساخت های مدیریتی و تفکر استراتژیک نیز مورد توجه مدیران ارشد شرکت قرار دارد، تا در کنار توسعه فیزیکی و مشهود، توسعه سرمایه های فکری و نامشهود هم رقم زده شود و تضارب این دو امر گل گهر را تبدیل به یک الگوی توسعه پایدار ملی نماید.
تدوین چشم انداز ۱۴۱۰
تدوین چشم انداز ۱۴۱۰ و به تبع آن استراتژی های گل گهر از یک سو برخواسته از نگاه متوازنی مدیران ارشد شرکت و از سوی دیگر تجربیات گل گهر در امر تدوین و جاری سازی استراتژی است به طوری که می توان اطمینان داشت رویکرد تدوین استراتژی در گل گهر، مبتنی بر تفکر استراتژیک و راهکارهای مسئله محور یکی از اهرم های فراهم آورنده مزیت رقابتی در گروه گل گهر قلمداد می شود، بر اساس رویکرد استراتژیک مسئله محور مسائل اساسی گل گهر شناسایی و در جهت فائق آمدن بر آن راهکارهای استراتژیکی تدوین شده است که در ادامه به آن ها پرداخته شده است.
توسعه فعالیتهای اکتشافی و تامین سنگآهن
تامین سنگآهن بزرگترین و مهمترین چالش فعالان زنجیره فولاد از جمله گل گهر در آینده نزدیک است، منطقه گلگهر، ۱۲۰۰ میلیون تن برآورد شده است که از این مقدار تاکنون حدود ۴۰۰ میلیون تن برداشت و ۸۰۰ میلیون تن آن باقی مانده است. با این توضیح که نرخ برداشت ذخایر با توسعه کارخانجات و خطوط کنسانتره سازی و گندله سازی افزایش یافته و بنابراین تامین پایدار و مطمئن سنگ را در اولویت مسائل استراتژیک قرارداده است. با توجه به این مهم و لزوم بهرهبرداری صیانتی از معدن شماره یک به عنوان معدن ملکی گلگهر از یکسو و دسترسی بیشتر به ذخایر معدنی غنی و اقتصادی از سوی دیگر، موضوع اکتشاف را در گلگهر به یک ضرورت جدی تبدل کرده است. از سویی موضوع اکتشافات دهه هاست که در کشور چندان محل توجه و تمرکز نبوده و نیاز فعلی صنایع به ویژه در زنجیره فولاد، مسئله اکتشافات را به امری مهم تبدیل کرده است که عزمی ملی و جدی برای پرداختن به این موضوع را خواهد طلبید، از سوی دیگر دستیابی به منابع و ذخایر جدید بسیار سرمایه بر و زمانبر و نیازمند حضور و مشارکت موثر فعالان اصلی این زنجیره مانند گل گهر است و که در این خصوص در اولین گام تدوین نقشه اکتشافات کشور و گل گهر در دست اقدام قرار گرفته است.
توسعه زیرساختهای انرژی
انرژی دیگر مثل سابق در دسترس نیست، سهم انرژی در قیمت فولاد و روند افزایشی آن، در کنار محدودیتهای تامین برق در تابستان و گاز در زمستان و بحران دایمی آب ، به ما گوشزد میکند که باید در توسعه زیرساختهای انرژی بیش از پیش کوشا باشیم و مدیریت مصرف انرژی را جدیتر از گذشته دنبال کنیم. قیمت انرژی صنایع فولادی نیز در مسیر آزادسازی است. افزایش قیمت حاملهای انرژی در حالی صورت میگیرد که به احتمال بسیار قیمت فولاد تغییری نخواهد کرد و حتی برخی پیشبینیها از کاهش قیمت جهانی فولاد خبر میدهد. بنابراین باید برای حفظ سوددهی از یکسو بر مدیریت مصرف انرژی و حرکت به سمت فناوریهای بهرهورتر تولید فولاد گام بردارد و از سوی دیگر برای تامین پایدار منابع انرژی چارهای بیندیشد. از این میان تامین آب در گل گهر با اجرای پروژه شیرینسازی آب در خلیجفارس و انتقال آن به سیرجان، مشکل حادی نیست، اما برق و گاز موضوع دیگر استراتژیک زنجیره فولاد و به تبع آن گل گهر است.
توسعه و تکمیل زنجیره ارزش فولاد
عدم توسعه توازن زنجیره فولاد کشور موضوعی است که چندین سال است گریبان گیر زنجیره فولاد است، در برهه ای از زمان زنجیره فولاد با کمبود گندله مواجه بود و این کمبود عرضه قیمت و حاشیه سود این محصول و به تبع آن سرمایه گذاری در این بخش را افزایش داد، پس از به انجام رسیدن سرمایه گذاریها، این قسمت دچار مازاد عرضه و کاهش قیمت و حاشیه سود گشت و قسمت بعدی زنجیره یعنی آهن اسفنجی دچار کمبود عرضه و افزایش قیمت و حاشیه سود و در نتیجه آن افزایش سرمایه گذاری شد، اگر تدبیری اندیشیده نشود این چرخه نامتوازن و سرازیر شدن سرمایهها نهایتا گریبانگیر تمامی بخش های زنجیره خواهد شد و در انتها زنجیره فولادی در کشور باقی خواهد ماند که قسمت قابل توجهی از ظرفیت تولید ایجاد شده مورد بهره بردای پایین تری نسبت به ظرفیت واقعی خواهد داشت. برای مدیریت این چرخه نامتوازنِ داخل کشور لازم است در گل گهر به عنوان یک موضوع استراتژیک از یک سو برنامه توسعه و تکمیل زنجیره ارزش فولاد به موقع عملیاتی شود و…
از سوی دیگر با نقش حاکمیتی از تعریف و اجرای پروژههای متعدد و نامنسجمی که تعادل زنجیره فولاد را در منطقه گل گهر برهم زند، پرهیز شود تا پایداری و توازن زنجیره در گل گهر نهادینه شود.
تنوعبخشی به حوزههای کسبوکار
می دانیم که جهان به سمت برقی شدن میرود، به این معنا که سهم برق در مصرف انرژی نهایی بیشتر و بیشتر میشود. آنچه که بیش از همه چیز به افزایش سهم برق در مصرف نهایی دامن میزند، افزایش تعداد خودروهای برقی است. تا سال ۲۰۵۰، تعداد خوروهای برقی به بیش از یک میلیارد خودرو (۱۳۷ برابر امروز) میرسد و همین امر سهم برق از انرژی نهایی را از ۲۰ درصد به ۴۹ درصد میرساند.اگر قرار باشد که برق موردنیاز خودروهای برقی و دیگر مصارف همچون سابق از انرژیهای فسیلی تامین شود، نه منابع انرژی کافی خواهیم داشت و نه با آلودگی ناشی از آن، جهان جای زیستن خواهد بود. چاره کار استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر است. پیش بینی می شود سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق ۳ برابر و سهم برق بادی و خورشیدی ۶ برابر خواهد شد و به تبع آن پیش بینی شده است ایستگاههای ذخیرهساز ۳۰۰ برابر و باتریهای خودروها بیش از ۷۰ برابر امروز خواهد شد. چنین تغییری در پارادایم صنعت برق، نیازهای جدیدی در بخش معدن پدید میآورد. مقایسه مصرف مواد معدنی در خودروهای بنزینی و برقی و همچنین نیروگاههای فسیلی و اتمی با مولدهای تجدیدپذیر نشان میدهد که چه تقاضای بزرگی برای معادن در دل این تغییر پارادایم نهفته است، این کلان روند و الگو برداری از شرکتهای معدن بزرگ دنیا تنوع بخشی را به عنوان یکی دیگر از موضوعات استراتژیک شرکت رقم زده است.
توسعه فناوری معدنکاری
تحریم های ناعادلانه موجب آن شده شده فناوریها و روشهای مورد استفاده در بخش معدن به موقع به روز رسانی و نوسازی نشوند و عالب تکنولوژی های مورد استفاده متعلق به چند ده سال پیش باشد، . این در حالی است که معدنکاری در دنیا متحول شده و فناوریهای دیجیتال در آن رسوخ کرده است. با فرسودگی ماشینآلات معدنکاری، عدم دسترسی کامل به فناوری معدنکاری زیرزمینی و … از مسائل پایه ای هستند که دغدغه معدنکاران کشور شده اند، در حالی که معدنکاران فعلی دنیا دغدغه استفاده از هوش مصنوعی و هوشمند سازی عملیات خود را دارند و تدبیری لازم است تا گسترش این شکاف تکنولوژی فرصت هر گونه مزیت رقابتی را بر فعالان این حوزه تنگ نیاورد، بنابریان یکی دیگر از دغدغه اصلی گل گهر در استراتژی ها توجه و تمرکز بر بروز رسانی تکنولوژی ها معدنکاری و همچنین نوسازی و جایگزینی تراکهای و ماشین آلات معدن کاری با ظرفیت بالا و تکنولوژی بروزتر، هوشمندسازی معدنکاری، دستیابی به تکنولوژی برداشت معادن زیرزمینی، تکنولوژی های اکتشافی روز دنیا و … خواهد بود.
توسعه زیرساختهای توسعهای و مدیریتی
توسعه سریع گلگهر در دهه گذشته، بخش زیادی از اهتمام و منابع گلگهر را صرف ساخت زیرساختهای فیزیکی کرده است و لازم است موج بعدی توسعه در گروه گل گهر به زیرساختهای نرم متمرکز گردد؛ زیرساختهایی که اگر به آنها بپردازیم زمینه را مزیت رقابتی پایدار فراهم خواهد آورد، با توجه به آن که گلگهر در حدود ۴۰ شرکت به صورت مستقیم و غیرمستقیم سرمایهگذاری کرده است توسعه نظام های مدیریت و ارتقا شایستگی متخصصین هم تراز با استانداردهای تراز اول داخلی و بین المللی به عنوان یک موضوع استراتژیک قلمداد می شود تا به پشتوانه این سرمایه، مدیریت شرکتها و هماهنگی آنها با یکدیگر بر اساس زیرساختی شفاف برای پایش عملکرد و هم افزایی بین آنها فراهم آید و همچنین راهکاری باید ایجاد نمود تا از انطباق و همسویی فعالیتهای شرکتها در جهت توسعه پایدار گروه گل گهر اطمینان کامل حاصل کرد، بنابراین دو زیرساخت مهمی که در استراتژی شرکت محل تمرکز و توجه ویژه است، از یک سو حاکمیت شرکتی برای همسویی و هم افزایی شرکتهای گروه گل گهر است و از سوی دیگر توسعه مدیران آینده است تا سکان دار هدایت بهرهور شرکت ها باشند.