۲۷ اردیبهشت، در تقویم به عنوان روز ملی روابط عمومی در نظر گرفته شده است که به این بهانه یادداشتی در خصوص روابط عمومی و بیمه منتشر شده است.
روابط عمومی مناسب ترین بستر برای جهت دهی افکار عمومی وارائه اطلاعات لازم به افراد واشاعه باور و یا هدف های ویژهای است که مهمترین ماموریتها ورسالتهای صنعت بیمه را تشکیل می دهدودرصنعت بیمه برای توسعه هرچه بیشتر رویکرد مردم به بهره مندی از خدمات بیمهای باید نقشی فراتر از وضعیت کنونی به آن تفویض کرد. شرکتهای بیمه، خدمت میفروشند آنهم خدمتی که اساسا ناملموس است وخرید آن حتی ریسک بالایی دارد.
از این رو نقش روابط عمومی در این حوزه ملموس تر می شود زیرا بایستی بستر اعتماد را آنچنان فراهم کند که خریداران انواع خدمات بیمه با اطمینان کامل،خدمات را خریداری کنند.
روابط عمومی بایستی در این حوزه پوششی از اطلاع رسانی وارائه انواع پیام ها را ایجاد کند که بیشترین تاثیر را بر پنداشت مشتری از سطح اعتماد داشته باشد.
در حال حاضر روابط عمومی های صنعت بیمه نیازمند توجه بیشتر در خصوص بهره مندی از ردیف بودجه ای مناسب، استفاده از نیروی انسانی متخصص،مدیران آگاه،علاقمند، جسور و دانش محور در حرفه روابط عمومی،داشتن اختیار لازم در پیشبرد برنامه ها وارتقاء نقش وجایگاه آن درمجموعه شرکتها بدون مداخله دیگر بخشها می باشند.
از سویی دیگر، در نظام برخی بیمهها شاهد هستیم در حوادث و وقایعی که برای مخاطبان رخ میدهد جبران خسارات و تعهدات به درستی پوشش داده نمیشود و این موضوعات اعتماد عمومی و رغبت نسبت به خرید بیمه را نزد مخاطبان با تردیدهایی مواجه میکند که در نهایت به بی اعتمادی میانجامد. روابطعمومی در این رابطه مسئولیت اعتماد سازی در بخشها و لایه های مختلف جامعه را برعهده دارد.
همچنین واقعیت این است که بیمه موضوعی ناشناخته در جامعه ما محسوب میشود و بر این اساس نیازمند بسترسازی بر پایههای اعتماد عمومی و سپس اصول استراتژیک تبلیغ و اطلاع رسانی است.
از دیگر مباحث اثر بخش در کار روابط عمومی و نظام بیمه ای که باید به آن اشاره شود نیز، بحث تنظیم ارتباطات سازمانی است که همواره بایستی با ظرافت، بر مبنای روش های علمی و کاملاً هنرمندانه به سرانجام برسد. وظیفه ای خطیر که همواره بایستی در حال بازنگری، بهسازی و توسعه باشد، زیرا که تحولات در یک سازمان از یک سو، انواع رفتارهای ارتباطی سازمان و سرمایه های انسانی آن اثرگذار بوده و از سوی دیگر خود مجدداً از نتیجه این تحولات و تغییرات متأثر می شود و این به مثال یک چرخه پویا بین بنیادهای ارتباطات سازمان دائماً در حال حرکت و جنب و جوش است که گردش صحیح این چرخه به منزله حرکت آن سازمان به سمت هدف و در مسیر توسعه خواهد بود.