اقدامات و فعالیتهایی که در هر کسبوکار، شرکت یا سازمانی انجام میشود با ارزیابی و سنجش جنبههای مختلف صورت میگیرد تا در نهایت به موفقیت ختم شود و همه چیز طبق برنامه پیش برود و جایی برای اشتباه و خطا باقی نماند. اما در حالیکه هیچکس شکست را پیشبینی نمیکند و انتظار رخدادهای ناگوار را ندارد، اغلب اتفاقات ناخوشایند در بدترین زمان ممکن اتفاق میافتند. در چنین مواقعی مهم این است که کسبوکار آمادگی رسیدگی به انواع بحران در صورت وقوع آنها را داشته باشد، مهارتی که با عنوان «مدیریت بحران» شناخته میشود.
مدیریت بحران یک رویکرد مبتنی بر فرآیند و استراتژی سازمان است. طی این فرآیند سازمان با هر رویداد غیرمنتظره یا مخربی که توانایی تأثیرگذاری بر افراد، اموال یا فرآیندهای تجاری سازمان را دارد برخورد میکند، بهگونهای که آسیب را به حداقل برساند و پیامدهای ثانویه رویدادهای بحرانی را کاهش دهد و همچنین سازمان آسیبدیده را قادر سازد که بهبود بیابد. ایجاد یک برنامه مدیریت بحران، هرچند که کار پیچیدهای است، میتواند به سازمانها کمک کند تا از موقعیت واکنشپذیری به سمت محافظت فعال در برابر تمام اثراتی که یک بحران میتواند بر سازمان بگذارد حرکت کنند. نمونه چنین سازمانی که توانایی مدیریت بحران را یکی از المانهای شایستگی برمیشمارد، وطنزرین است که بهعنوان یک مجموعه بزرگ مدیریت بحران را در دستور کار خود قرار داده و مدعیست که تلاش میکند با شناسایی بحران و حفظ کارایی در هنگام بحران، اقدامات لازم در کمترین زمان و بالاترین کیفیت را انجام دهد. به بیانی بهترین زمان برنامهریزی برای اتفاقی که فردا ممکن است بیفتد نه امروز، که دیروز است.
در توضیح دقیقتر درباره مدیریت بحران، دستاوردهای حاصل از آن، لزوم چنین رویکردی را خاطرنشان میکند:
محافظت از شهرت و ذینفعان
بحرانها میتوانند بهسرعت اعتبار یک کسبوکار را زیر سؤال ببرند و همین مسأله موجب از دست دادن اعتماد مشتریان، سرمایهگذاران و سایر ذینفعان میشود. با وجود استراتژیهای مؤثر مدیریت بحران، سازمانها میتوانند با واکنش بهموقع میتوانند پیامدهای بحران را کاهش دهند.
به حداقل رساندن خسارات مالی
بخشی از بحران میتواند متوجه جنبه مالی کسبوکار باشد و صدمات قابل توجهی به سازمان وارد کند. برنامههای مدیریت بحران چنانچه بهخوبی طراحی شده باشند میتوانند خسارات مالی را به حداقل برسانند.
تضمین تداوم کسبوکار
یکی از جنبههای کلیدی مدیریت بحران، حصول اطمینان از این موضوع است که علیرغم وقوع یک بحران مخرب، کسبوکار تدوام مییابد. طرحهای تداوم کسبوکار میتواند به ارائه خدمات کلیدی به کارکنان و مشتریان در طول یک بحران کمک کند.
حفظ اعتماد عمومی
در زمان بحران سازمانها میتوانند با انتقال شفاف پیامهای خود از طریق روابط عمومی همدلانه، رسیدگی به نگرانیهای ذینفعان و ارائه بهروزرسانیهای بهموقع اعتماد عمومی را حفظ کنند.
طبق تعریفی که پیشتر ارائه شد، مدیریت بحران در دو سطح تعریف میشود؛ در سطح شخصی، به توانایی حفظ کارایی و خودکنترلی در زمان فشار و ناملایمات اشاره دارد و در سطح سازمانی، توانایی شناسایی بحرانهای مربوط به محیط فیزیکی، شغلی، مسائل انسانی و مدیریت شکستها و انجام اقدامات لازم در کمترین زمان و با بالاترین سطح کیفیت ممکن در زمان تصمیمگیری و البته اجرای آن اقدام است. از مصادیق مدیریت بحران چند گزینه از اهمیت زیادی برخوردارند، شامل:
توانایی خودتنظیمی در مورد هیجانات و واکنشهای خود
رفتار آرام و همراه با آرامش در انواع محیطهای کاری
رعایت ضربالعجلها علیرغم شرایط پیشبینینشده
شناسایی استراتژیهای مناسب برای اطمینان از حفظ کیفیت کار بدون توجه به محیط کار
اولویتبندی کارها و برنامهها در صورت نیاز در زمان اجرای پروژهها
تشخیص، جستوجو و شناسایی سیگنالهای بهوجودآمده بحران و انجام اقدامات پیشگیرانه
کاوش، پیشبینی و جستوجوی فعال و در ادامه کاهش عوامل ایجادکننده ریسک
مهار خسارتهای ناشی از وقوع بحران و انجام اقدامات لازم برای جلوگیری از گسترش آن
تلاش برای بهبود و برگشت به حالت طبیعی قبل از وقوع بحران
یادگیری و مدیریت دانش در هر بحران با مرور و بررسی آن
در نظر گرفتن منظم آگاهی و بررسیهای خود در حین حل مسأله یا مواجهه با بحران بهعنوان یک اولویت
دنبال کردن مداوم پیشرفتهای جدید برای بهبود شرایط
شجاعت تصمیمگیری بهخصوص در زمان فشار